فناوری سفر در زمان در فیلم خاطره پردازی چطور عمل کرد؟

به گزارش وبلاگ پوشه، در فیلم خاطره پردازی، افراد به وسیله یک دستگاه هولوگرافی پیچیده، به خاطرات دسترسی پیدا می کنند و از پرش های زمانی روایی، برای شبیه سازی سفر در زمان استفاده می کنند.

فناوری سفر در زمان در فیلم خاطره پردازی چطور عمل کرد؟

در ادامه متن خطر لو رفتن داستان فیلم وجود دارد.

این دستگاه در مرکز طرح داستانی این فیلم نوآر رازآلود کارآگاهی واقع شده است. در خاطره پردازی (به نویسندگی و کارگردانی لیزا جوی)، هیو جکمن در نقش نیک بنیستر که یک کارآگاه فکر است، بازی می کند . او عاشق یک فرد مرموز به نام مای، با بازی ربکا فرگوسن می شود. وقتی مای ناپدید می شود، نیک تصمیم می گیرد تا او را پیدا کند و حقایق تکان دهنده ای در خصوص گذشته مای می فهمد که دنیا او را متحول می کند.

صحنه های مجذوب کننده خاطره پردازی، تماشاگران را جذب خود می کند اما این داستان لیزا جوی، بیشتر متاثر از آثار کلاسیک معروف هالیوودی مانند محله چینی ها و فیلم های همفری بوگارت است، با این تفاوت که یک دستگاه خاطره پردازی در داخل این طرح داستان کارآگاهی استفاده می شود. کسب و کار نیک، بنیستر و همکاران، که او با شریک خود، واتس (تاندیو نیوتن) آن را اداره می کند، ناگهان از رونق می افتد، چرا که مای وارد دفتر آنها می شود و ادعا می کند که برای پیدا کردن کلیدهای گمشده اش، به یاری آن ها احتیاج دارد. نیک و مای خیلی زود عاشق یک دیگر می شوند و هنگامی که مای ناپدید می شود، نیک از ماشین خاطره پردازی خود، برای بازیابی خاطراتش از مای استفاده می کند تا به عشق نافرجام خود برسد. این موضوع باعث می شود که بنیستر وارد ماجراجویی جدیدی شود و در آن جا متوجه می شود که مای کیست، چرا وارد زندگی نیک شده است و روابط او با عناصر جنایتکار در میامی و نیواورلئان چیست.

نیک مجبور می شود برای یافتن پاسخ سوالات در خصوص مای، شبانه در میامی ویران، زندگی کند که به علت تغییرات آب و هوایی آخرالزمانی، در اقیانوس غرق شده است. داستان فیلم در آینده ای نه چندان دور، در نقطه ای ناشناخته اتفاق می افتد و نیک جانبازی است که در جنگ بر سر تغییرات آب و هوا، حضور داشته است. سال ها پس از خاتمه جنگ، مردم میامی برای اجتناب از گرمای روز، شبگرد شده اند و بیشتر آن ها در ساحل غرق شده شهر، زندگی می کنند، در حالی که دیوارهایی غول پیکر، از غرق شدن کامل شهر، جلوگیری نموده اند. با توجه به این واقعیت تلخ، جای تعجب نیست که مردم به نیک پول می دهند تا او از ماشین خاطره پردازی خود استفاده کند تا آن ها بتوانند در زمان های شادتر گذشته، زندگی کنند.

ریشه و قوانین فناوری خاطره پردازی

فیلم، جزئیات کمی در خصوص ریشه فناوری ارائه می دهد اما این دستگاه، از جنگ ناشی از تغییرات آب و هوایی، به جا مانده است. نیک بنیستر در نیروی دریایی خدمت می کرد اما برای گشت مرزی اعزام شد و در آن جا به اسم بازجو کار می کرد. ماشین خاطره پردازی به اسم یک فناوری دولتی ایجاد شد تا نیک از آن برای بازپرسی زندانیان در خاطرات آن ها استفاده کند. با این حال، پس از جنگ، شرایطی به وجود آمد که مردم دوست داشتند در گذشته زندگی کنند و شادترین خاطرات خود را دوباره تجربه کنند و حاضر بودند برای فرار موقت از واقعیت تلخ شبگردی پساآخرالزمانی میامی، هزینه این دستگاه را بپردازند. در حقیقت، نیک دستگاه خاطره پردازی را خریداری کرد و یک کسب و کار به نام بنیستر و همکاران، در منطقه اسپیل در میامی راه اندازی نمود و از مشتریان خود به ازای هر ساعت، پول می گرفت تا خاطرات خوش آن ها را زنده کند.

برای استفاده از دستگاه، مشتریان باید خود را با تیوب، در مخزنی حساس و پر از آب، جای بدهند. آن ها هاله ای در اطراف سر خود قرار می دهند که مغز آن ها را به دستگاه متصل می کند و مغزشان، 30 ولت برق دریافت می کند. خاطرات آن ها تبدیل به هولوگرام های سه بعدی می شود که در یک صفحه نشان داده می شود. در گردن بیماران، چیزی تزریق می شود و سپس آن ها با تیوپنتال، آرام می شوند. داروی آرامبخش، جهتهای عصبی را برای اقدامات نیک، آماده می کند و سپس مشتریان با شنیدن جمله شما در حال رفتن به یک سفر … در این مرحله، به یک سکون آرامش بخش می فرایند و فکر خود را به دستگاه نیک می سپارند. نیک خود را یک پارو زن می داند (که اشاره به شارون، قایقران رودخانه استیکس در اساطیر یونانی دارد) و او با دستورالعمل شفاهی خود، مشتریان را در جهتی ایمن، هدایت می کند تا خاطراتی را که می خواهند، بازیابی کنند و نیک، آن ها را در جهت مناسب نگه می دارد. در کنار او، واتس، سیناپس های آن ها را زیر نظر می گیرد و خاطراتشان را ثبت می کند. پس از آن، خاطرات مشتریان نزد نیک ذخیره می شود، زیرا دفتر او در واقع حکم یک بانک را دارد که اطلاعات آن، مجددا مورد استفاده قرار می گیرد.

به نظر می رسد دستگاه خاطره پردازی نیک، تنها دستگاه در نوع خود در میامی است. بنیستر هم چنین خدمات خود را به دادستان منطقه میامی، برای پیشبرد پفراینده ها ارائه می دهد، اگرچه آن ها دستگاه خاطره پردازی مخصوص خود را از دولت خریداری نموده اند که مانند صفحه تلویزیون، تنها امکان نمایش دو بعدی حافظه را فراهم می کند و تصویر در قالب اول شخص دیده می شود اما دستگاه نیک، امکان نمایش کامل تصاویر را به صورت سه بعدی دارد. با توجه به این که مغز توانایی های مختلفی از جمله تلقین دارد، این سوال مطرح می شود که خاطرات فلش بک یک شخص، واقعا چقدر قابل اعتماد هستند.

خطرات فناوری خاطره پردازی

دستگاه یادآوری نیک، به درستی مورد استفاده قرار می گیرد و قوانین دسترسی به خاطرات، در آن به شدت رعایت می شود اما سواستفاده از این فناوری، می تواند خطراتی را در پی داشته باشد. از آن جا که خاطرات به طور طبیعی اعتیادآور هستند، این احتمال وجود دارد که مشتریان با استفاده مکرر یا طولانی از دستگاه، خود را در خاطراتشان جا بگذارند. حتی نیک در جایی به مای می گوید: خاطرات مانند عطر هستند. بهتر است مقداری کمی از آن ها را استفاده کنی. بازبینی مداوم همان خاطرات، بدون رعایت پروتکل های مناسب و عدم وجود اشخاصی در بیرون از خاطرات، مانند نیک و واتس که شما را از آن حالت خارج کنند، می تواند لحظاتی را که در حال بازبینی هستید، به یک حلقه بی خاتمه در فکر شما تبدیل کند.

یک خطر بالقوه مرگبار دیگر، منحرف شدن از جهت خاطرات است. دستورالعمل نیک به مراجعه کننده برای یافتن جهت مناسب خاطرات، بسیار مهم است، زیرا یک فرد می تواند به سرعت بی ثبات شود، خاطرات خود را در هم بشکند و در جهتی که هیچ حافظه ای در آن موجود نیست، منحرف شود و در حالت ایستا قرار بگیرد. در این صورت، در اثر آسیب مغزی می میرد. نیک هرگز وارد تانک نمی شد تا این که تصمیم گرفت معمای ناپدید شدن مای را حل نماید و پس از آن، از ماشین خاطره پردازی استفاده کرد (و در ادامه، بهای آن را پرداخت).

فناوری خاطره پردازی چگونه طرح فیلم را پیش می برد (و سفر در زمان را شبیه سازی می کند)

دستگاه خاطره پردازی و عملکرد آن، در مقایسه با فناوری رویای درون رویا، در فیلم تلقین کریستوفر نولان، ساده تر است. این دستگاه نقش مهمی در داستان رازآلود و کارآگاهی فیلم خاطره پردازی ایفا می کند. نیک با جستجوی تمام خاطرات دوران زندگی اش با مای، در پی او می شود و هم چنین چیزهای بیشتری در خصوص گذشته او و این که مای واقعا چه کسی است، می فهمد. پس از ناپدید شدن مای، نیک، ماه ها از دستگاه خاطره پردازی استفاده کرد تا هم در کنار مای باشد و هم پاسخ سوال های خود را پیدا کند و به همین علت، بارها و بارها خاطرات خود با او را مرور کرد.

همه چیز با دستگاه خاطره پردازی نیک و دیگر شخصیت ها، مشتریان قبلی او، السا کارین (آنجلا سارافیان) و تامارا سیلوان (مارینا دتاویرا) ارتباط دارد. السا در توطئه ای برای به دست آوردن پفراینده داده های خاطراتش از گنبد اطلاعات نیک، کشته می شود. اطلاعات او حاوی شواهدی از رابطه اش با والتر سیلوان (برت کالن)، میلیاردر شرور بود و السا از او یک پسر نامشروع داشت که می توانست وارث سیلوان شود. سباستین (موژان آریا)، پسر والتر، پلیس سابق فاسدی به نام سایرس بوث (کلیف کرتیس) را اجیر کرد تا السا و پسرش، فرانکی را بکشد. بوث، سپس مای (که یک فرد آواره و معتاد بود و بوث او را در نیواورلئان می شناخت) را مجبور کرد تا نیک بنیستر را فریب دهد و به گنبد اطلاعات وی دسترسی پیدا کند و پفراینده خاطرات السا را سرقت نماید. همه مرگ ها و فجایع فیلم، ناشی از طرح سباستین سیلوان است تا اطمینان حاصل کند که رابطه قبلی پدرش، بر وراثت او تاثیر نمی گذارد.

سفر در زمان در این فیلم، مستلزم غوطه ور شدن در خاطرات نیک و شخصیت های مختلف دیگر است و با گذشت روایت فیلم، از جهش زمانی استفاده می شود. دو جهش مهم زمانی دیگر در این اثر وجود دارد که به واسطه دستگاه خاطره پردازی اتفاق می افتد. اولین مورد پس از ناپدید شدن مای رخ می دهد، هنگامی که نیک داخل مخزن بیدار می شود و واتس بیان می کند که ماه ها از ناپدید شدن مای می گذرد و کل قسمت ابتدایی فیلم در واقع، خاطرات نیک از دیدارهای او با مای است که در گذشته رخ داده بود. چند جهش دیگر زمانی در طی استفاده نیک از ماشین وجود دارد اما آخرین و اصلی ترین آن ها در خاتمه کار اتفاق می افتد، هنگامی که معین می شود نیک و واتس، پس از یک جهش زمانی، به خاتمه کار و دهه ها پس از وقایع فیلم رسیده اند.

این بدان معناست که نیک در یک حلقه زمانی از خاطرات خود به دام افتاد، چرا که او چندین دهه از دستگاه خاطره پردازی برای زنده نگه داشتن رابطه عاشقانه خود با مای و تحقیق در خصوص ناپدید شدن او (در حالی که واتس از نیک مراقبت می کرد) استفاده کرد. به نظر می رسد که خاطره پردازی اصلی، به طور کامل در گذشته رخ داده است و کل فیلم در واقع، خاطرات مفصل نیک بود و او بقیه عمر خود را با خوشحالی در جستجوی عشق از دست رفته خود، سپری کرد.

منبع: Screenrant

منبع: دیجیکالا مگ

به "فناوری سفر در زمان در فیلم خاطره پردازی چطور عمل کرد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "فناوری سفر در زمان در فیلم خاطره پردازی چطور عمل کرد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید